متمهدیان و مدعیان مهدویت
(12)
فرقه محمدیه بعد از وفات ابوجعفر محمدبن علیالهادی، برادر امام حسن عسکری(علیهالسلام) قائل به مهدویت و امامت وی شدند؛(1) با این که وی در حیات پدر بزرگوارش وفات کرده است و نزدیک سامرا مدفون است و معروف به سیدمحمد میباشد(2) (نزدیک قریه بلد).
ایشان از بزرگان سادات و صاحب کرامات متواتر است؛ حتی نزد اهل سنت و اعراب بادیه؛ که به غایت به او احترام میگذارند، از جنابش میترسند، هرگز قسم دروغ به او نمیخورند و پیوسته از اطراف برای او نذورات میبرند؛ بلکه غالب دعاوی در سامرا و اطراف آن، با قَسَم اوست؛ و مکرر دیدیم که چون بنای یاد کردن قسم شد، منکر مال را به صاحبش رساند و از خوردن قسم دروغ صدمه دیدند.(3)
فرقه محمدیه استدلال میکردند که امام هادی(علیهالسلام) نه امام عسکری(علیهالسلام) و نه جعفر را به عنوان وصی معرفی نکرده است؛ بنابراین هیچ کدام حق ندارند خود را امام بدانند. از طرفی امام هم بدون جانشین از دنیا نمیرود. پس چنین نتیجهگیری کردند که چون قطع امامت و بیاعتباری آن ممنوع شده، از این رو ناچار بودند به امامت محمدبن علی رجوع کنند؛ که این امر باعث شد عدهای او را قائم (مهدی) بدانند و برخی تا آنجا پیش رفتند، که مرگ او را منکر شدند.(4)
. الغیبة، شیخ طوسی، ص 192 «و فیهم من قال: المهدی هو اخوه محمدبن علی الهادی» و ص 198 «اما المحمدیه الذین قالوا بامامة محمدبن علیالعسکری و انه حی لم یمت».
132. همان، ص 198 (پاورقی).
133. نجم الثاقب، نوری، ص 216.
134. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(علیهالسلام)، دکتر جاسم حسین، ترجمه: دکتر محمدتقی آیتاللهی، ص 108، چاپ دوم، انتشارات امیرکبیر، 1377.
منبع:
نصوری، محمد رضا، مجلات، انتظار، شماره 8