سال 1982 اسرائیلی ها وارد لبنان شدند تا چریک های فلسطینی را بیرون بریزند و مرزهای شمالی شان را تثبیت کنند. بیروت، اولین پایتخت عربی بود که ارتش اسرائیل آن را گرفت. اسرائیلی ها وقتی آمدند که لبنانی ها به جان هم افتاده بودند.
3 سال قبل از این، شیعیان لبنان امام موسی صدر- رهبر ایرانی تبارشان- را از دست داده بودند. امام صدر- که برای پایان جنگ داخلی لبنان به لیبی رفته بود- در ملاقات با قذافی ربوده شد. همزمان با پیروزی انقلاب ایران (1979 میلادی) دکتر چمران- فرمانده سازمان امل- هم به وطنش برگشته بود.
سازمان «امل» تنها گروه مسلح شیعیان لبنان بود که امام موسی صدر و دکتر چمران اداره اش می کردند. نبود این دو، تشکیلات سیاسی و نظامی شیعیان لبنان را بی سرپرست کرد. شیعیان لبنان در چنین وضعیتی بودند که اسرائیل به آنها حمله کرد.
3 سال جنگ داخلی و اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل، شیعیان لبنان را به تکاپو انداخت. احمد قصیر- نوجوان لبنانی- در پایان سال 1982 مقر فرماندهی ارتش اسرائیل در شهر صور را منفجر کرد. جرثقیل های اسرائیل جنازه ده ها فرمانده اسرائیلی را در برابر چشمان بهت زده شارون بیرون آوردند.
کمی بعد، با انفجار مقر تفنگداران فرانسوی و آمریکایی فعالیت های نظامی شیعیان گسترده تر شد ولی کسی مسئولیت رسمی انفجارها را قبول نمی کرد تا اینکه در سال 1984 بیانیه ای منتشر شد و گروهی به نام مقاومت اسلامی لبنان مسئولیت حملات به اشغالگران را بر عهده گرفت.
یک سال بعد در فوریه 1985- همزمان با عقب نشینی اسرائیلی ها از شهر صیدا در جنوب لبنان- حزب الله در یک گردهم آیی رسمی در بیروت متولد شد و مقاومت اسلامی به عنوان شاخه نظامی آن معرفی شد. مسئولان حزب الله در جزوه ای 48 صفحه ای هویت و استراتژی خود را تشریح کردند از همان زمان، حزب الله به عنوان یک گروه موثر در سیاست لبنان نقش آفرین شد.از این به بعد اسرائیل مهم ترین هدف نظامی حزب الله شد، اگرچه تا 1990 و پایان جنگ داخلی آنها با گروه های لبنانی هم پیمان اسرائیل هم درگیر بودند.
اولین دبیرکل حزب الله، شیخ صبحی طفیلی بود. شیخ نتوانست انتظارات اعضای حزب الله را برآورد. اختلافات او با شورای رهبری باعث شد تا کمی بعد شیخ راغب حرب، دبیرکل شود. اسرائیلی ها دومین دبیرکل حزب الله را شهید کردند و سید عباس موسوی سومین دبیر حزب الله شد.در زمان او شاخه نظامی حزب الله سر و سامان گرفت و فعالیت های درون حزبی و دفاتر سیاسی و ایدئولوژیک حزب فعال تر شد.
سال 1992 وقتی سید از مراسم بزرگداشت سالروز شهادت دبیرکل سابق بازمی گشت، هلی کوپترهای اسرائیلی ماشین اش را زدند و او به همراه همسر و فرزندش شهید شد. بلافاصله شورای رهبری، سید حسن نصرالله را جانشین موسوی کرد.
سید حسن پس از عفو عمومی در لبنان و پایان جنگ داخلی، حزب الله را برای آزادی جنوب لبنان از اشغال اسرائیل بسیج کرد. 8 سال مقاومت چریکی حزب الله نتیجه داد و در سال 2000 برای اولین بار ارتش اسرائیل از یک کشور عربی عقب نشینی کرد و جنوب لبنان آزاد شد.
بلافاصله نصرالله مذاکرات مبادله اسرا را با اسرائیلی ها آغاز کرد،آلمانی ها واسطه این مبادله بودند. نصرالله توانست تمام اسرای لبنانی را پس بگیرد.
حزب الله کم کم وارد قلب ملت لبنان شده بود. آمریکایی ها حضور سیاسی حزب الله و پیروزی های نظامی اش را برای خاورمیانه بزرگشان صلاح نمی دانستند؛ برای همین در تابستان 2007 ارتش اسرائیل وارد لبنان شد تا همه رهبران حزب الله را بکشد و آن را نابود کند اما 33 روز مقاومت حزب الله، بزرگ ترین شکست تاریخ نظامی اسرائیل را به ارمغان آورد.
یا الله،یا محمد،یا علی،یا فاطمة زهرا،یا حسن،یا حسین،یا مهدی (عج) و تو ای روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان.
خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سراپا گناه و معصیت و نافرمانی ام. گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم. می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم. یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالی که از ما راضی نباشی. ای وای که سیه روز خواهم بود.خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیهات که نفهمیدم. یا ابا عبدالله شفاعت! آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش ، و چه کنم که تهیدستم،خدایا تو قبولم کن.
سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر، عصر ظلم وستم، عصر کفر و الحاد،عصر مظلومیت اسلام وپیروان واقعی اش. عزیزانم شبانه روز باید شکرگزار خدا باشیم که سرباز راستین صادق این نعمت شویم و باید خطر وسوسه های درونی ودنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم که صدق نیت وخلوص در عمل ،تنها چاره ساز است.
ای عاشقان اباعبدالله بایستی شهادت را در آغوش گرفت،گونه ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نمائیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکر گزاری بجا آورده باشیم.
وصیت به مادرم وخواهران و برادرانم و اهل فامیل بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست،همیشه بیاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید،پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید،اهمیّت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید وفرزندان خود را نیز همانگونه تربیت کنید تا سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح وارث حضرت ابولفضل برای اسلام ببار آیند. از همه کسانی که از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند طلب بخشش دارم و امید دارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد.
خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مهدی باکری