/ چهلمین غروب مرد ماندگار / | |
... و باز هم جهان پهلوان غلامرضا تختی | |
خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: تختی اگر تختی شد نه به خاطر مدال های رنگارنگش بود و نه به خاطر کشتی هایش. زمانی که او با رفتارش و جوانمردی هایش به قلب مردم راه پیدا کرد طلایی ترین مدال را صید کرد. مدالی که هنوز ورزشکاری بدست نیاورده. | |
به گزارش خبرنگار مهر، تاریخ ورزش ایران مدال آوران و افتخار آفرینان فراوانی داشته اما هیچ گاه هیچکدام از آنها نتوانسته و نمی توانند همانند تختی دل ایرانیان را به تسخیر درآورند. چهل سال از غروب جهان پهلوان می گذرد اما هنوز هم نسلی که تنها در کتاب ها و نشریات با تختی آشنا شده اند او را یک اسطوره می داند. " تختی را صفحات تاریخ به خاطر انسانیتش دوست دارند نه مدالها و قهرمانی هایش". 45 سال پیش هنگامی که حادثه تلخ زلزله بویین زهرا رخ داد، این غلامرضا تختی بود که "نه برای خودنمایی و نه با اطلاع قبلی به اصحاب رسانه" بلکه برای دل خود دست یاری به سوی مردم دردمند آن منطقه دراز نمود و مردم نیز عاشقانه به این ابرمرد اعتماد کردند و این تختی بود که پیشتازهمه به عنوان یک الگوی واقعی مقادیر زیادی کمک برای مردم زلزله زده بویین زهرا جمع آوری کرد. ارادت جوانان امروز ایران به "تختی"، جوانمردی ها و خصلتهای پهلوانی را در محیطهای ورزشی زنده و پا برجا نگه داشته است تا نسیم جوانمردی همچنان در ورزش ما بوزد. "جهان پهلوان تختی" جدای از صفات عالی اخلاقی در عالم کشتی نیز یک قهرمان بزرگ بود که با پشتکار و مقاومت خود، سالها در خدمت تیم ملی کشتی آزاد ایران در مسابقه های جهانی، بازی های المپیک و بازیهای آسیایی افتخار کسب کرد. کسب 10 مدال (9 مدال جهانی و المپیکی و یک مدال بازی های آسیایی) گواه بر خستگی ناپذیری و پایمردی این بزرگمرد کشتی ایران و جهان است که او را به یکی از نوادر و نوابغ کشتی جهان مبدل کرد. تاریخ کشتی، پهلوان تر، انسان تر، نجیب تر، رئوف تر و حتی مظلوم تر از "جهان پهلوان تختی" هرگز به یاد ندارد. "تختی" که انگار یک جاودانه قهرمان همه تاریخ بایدش لقب داد، حالا چهل سال از غروبش می گذرد. "من، فرزند درد و رنج بودم و با این درد خو گرفتم، من همیشه مردمی را که مرا دوست می داشتند، دوست می داشتم و امروز به دوستی آنها بی حد و حصر افتخار می کنم اما در همین زمان یک حرف، یک کنایه دیگر که در لفافه گفته می شد هیچ گاه مرا شکنجه نمی داد، چون من راه خود را می دیدم، راهی بود روشن که در آن می شنیدم." "غلام رضا! تو کاری با این حرفها نداشته باش. راه خود را بگیر و برو، آینده مال توست و متعلق به کسی است که بیشتر از همه رنج برده است." "... زندگی همچنین به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آنجا که در حد توان است به آنان کمک کنم. حال این کمک از چه طریقی باشد و از چه راهی مهم نیست. هر کس به قدر توانایی اش..." اینها قسمتی از سخنان "جهان پهلوان تختی" آخرین شاگرد مکتب پوریای ولی است، پهلوانی که از جنوبی ترین محله تهران برخاست و تا بالاترین بلندی های وادی قهرمانی و انسانیت صعود کرد. او تنها یک قهرمان نبود، بلکه پهلوان بود و بزرگترین فتح او نه مدالهای جهانی و المپیک، بلکه ایستادن بر بلندای قلب مردم بود. زندگی نامه تختی غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳۰۹ در خانوادهای متوسط در محله خانی آباد تهران به دنیا آمد. " رجب خان" - پدر تختی - غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه آنها از غلامرضا بزرگتر بودند. " حاج قلی"، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف میکنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی مینشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانوادههای رجب خان منتقل شد و به " نام خانوادگی" تبدیل شد. رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راهآهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود و از همین راه مخارج زندگی خانواده پرجمعیت خود را تامین میکرد. نخستین واقعهای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربهای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تامین معاش خانوادهی ناچارشد خانه مسکونی خود را گرو بگذارد. شادروان تختی به لحاظ مشکلات خانوادگی فقط ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی آباد درس خواند و در سال ۱۳۲۹ به سبب علاقه به کشتی و ورزش باستانی به باشگاه پولاد رفت. غلامرضا برای نخستین بار در سن بیست سالگی به باشگاه پولاد رفت و به دلیل علاقه وافری که به کشتی داشت، مورد توجه مدیر باشگاه پولاد، "حسین رضی" قرار گرفت. او با پشتکاری مثال زدنی تمرینات خود را با وجود فراز و نشیبهای زندگی شخصی اش انجام داد تا برای اولین بار در سال 1330 در وزن 79 کیلوگرم به عضویت تیم ملی در آید. تختی در اولین حضور خود در رقابتهای جهانی در سال 1951 در هلسینکی فنلاند با وجود اینکه 21 سال داشت به فینال این مسابقات راه یافت و در دیدار فینال مغلوب "حیدر ظفر" از ترکیه شد، تا اولین حضور خود را با کسب یک مدال نقره جهانی جشن بگیرد. تختی یکسال بعد در رقابتهای المپیک هلسینکی و در دیدار فینال برابر "کویدرزه" از شوروی سابق مغلوب شد،تا یک نشان نقره ارزشمند دیگر را برای کشورمان کسب نماید. تختی در المپیک 1956 ملبورن با غلبه بر حریفانی از کشورهای شوروی، آمریکا، ژاپن، آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا موفق شد به آرزوی بزرگ هر ورزشکار یعنی کسب مدال طلای المپیک نایل آید. اسطوره ورزش ایران در بازگشت از بازی های المپیک ملبورن کسب مدال طلای این رقابتها را "وظیفه خود" عنوان کرده بود و در مصاحبه با یکی از نشریات ورزشی تصریح کرده بود: "من همیشه پیش خود فکر می کردم که در قبال مردم ایران تعهد وجدانی دارم. باور کنید از برد و باخت نمی ترسیدم، ولی می خواستم آنچه را که مردم در انتظار آن هستند به آنها بدهم... منتظر بودند که من با مدال طلا به مهرآباد وارد شوم. به این دلیل، گرفتن مدال طلا برای من وظیفه ای شده بود و هرگز این وظیفه را فراموش نکرده و خوشبختم با مساعدت تمام مردم ایران موفق شدم آن را طبق دلخواه آنها انجام دهم." این صحبتهای بزرگمردی است که حتی در اوج دوران افتخار ورزشی اش و با کسب بهترین نشان ورزش جهان، نه تنها فخر نمی فروشد که تحقق این مهم را وظیفه خود تلقی می کند! ... تختی در دوران زندگی ورزشی اش رکورد دار شرکت در المپیک ها و کسب بیشترین مدال از این آوردگاه بود. درچهار دوره المپیک حضور داشت و حاصل آن یک طلا، دو نقره و یک عنوان چهارم بود که درورزش ایران بخصوص کشتی این امر اتفاق نادری است. جهان پهلوان علاوه بر قهرمانی، به لحاظ منش و رفتار انسانی و سجایای اخلاقی پسندیده و جوانمردی و نوع دوستی شهره خاص و عام بوده است. وی چهار ماه پس از بازگشت از آخرین سفر خود(تولیدو،۱۹۶۶) در آبان ماه سال ۱۳۴۵ زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرد که حاصل آن تولد بابک در سال ۱۳۴۶ بود و سرانجام پس از گذشت چند ماه از تولد فرزندش خبر درگذشت جهان پهلوان همه را در اندوهی عظیم و بهتی شگفت انگیز فرو برد. "تختی را خود کشی کرده بودند" از آن جماعت هیچکس حتی برای یک لحظه به احتمال خودکشی فکر نمیکرد. آخر جهانپهلوان باشی و در «بودن» خودت جبران کرده باشی «نبودن» را و آن وقت خودکشی؟ او پوریای ولی نبود. او هیچ نبود. او خودش بود. بگذار دیگران را به نام او با حضور او بسنجیم. او مبنا و معنی آزادگی و بزرگی است. و تختی میرفت تا جاودانه شود، یکبار دیگر بر دوش مردمانی که از داغ استبداد شانه زخمی کرده بودند ، تختی در صبح سرد آن روز نحس میرفت تا جاودانه شود، در هر ذره خاک سرزمینی که دلش برای آن لرزیده بود. آن زمان که در زلزله بوئین زهرا کوچه به کوچه راه پیموده بود و زن و مرد، پیر و جوان یکدیگر را کنار زده بودند تا به او برسند و در کیسهاش هر چه داشتند را بریزند. شهر پر بود از پردهها و پلاکاردهایی که روی آن نوشته بودند «تختی برای زلزلهزدگان آمادهء پذیرش همه نوع هدیه است.» تختی همان شهریور 1341 جاودانه شد، وقتی پیرزن در مقابلش ایستاد و گفت: «شصت سال تمام است که چادر بر سر دارم، ولی من چیزی ندارم، برای کمک به زلزلهزدگان به شما بدهم. پس از سالها با حجاب بودن، چادرم را به شما میدهم...» و چادر خود را به تختی داده بود. تختی همان روز جاودانه شده بود که در پاسخ به محمدرضا پهلوی که به تمسخر از او پرسیده بود: «شنیدهام ملی شدهاید» بیدرنگ پاسخ داده بود: «مگر اعلیحضرت ملی نیستند؟» تختی همان روز جاودانه شده بود در قلب و روح سرزمینی که بارها برای به عرش بردن پرچم سهرنگش حریفان را به خاک زده بود. چه فرق میکند چند مدال از چند آوردگاه کشتی آورده است؟ اصلا چه فرق دارد که رنگ مدالهای غلامرضا چیست؟ این برای جاودانه شدن نه لازم بود نه کافی ، که اگر کافی بود بازهم تاریخ جایی برای تختی داشت اما جهانپهلوان ، پهلوان میدان دیگری بود. افتخارات جهان پهلوان غلامرضا تختی : قهرمانی جهان: بازیهای آسیایی: تختی اولین کشتی گیر ایرانی است که موفق شد در سه وزن مختلف صاحب مدال های جهانی و المپیک شود: جهانی 1951 و المپیک 1952 (در 79 کیلوگرم)، المپیک 1956، 1960، جهانی تهران و یوکوهاما ( در 87 کیلو) و جهانی 1962 تولیدو در 97 کیلو. مراسم چهلمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی فردا - دوشنبه 17 دیماه - در ابن بابویه، خانه ابدی مرد ماندگار کشتی و ورزش ایران برگزار خواهد شد. روحش شاد. | |
نفر اول کاخ سفید در حلقه محافظتی 11 هزار نفری | |
رژیم اشغالگر قدس در راستای نخستین سفر "جرج بوش" رئیس جمهوری آمریکا به سرزمین های اشغالی، تدابیر امنیتی ویژه ای اتخاذ کرده و حدود 11 هزار مامور امنیتی وظیفه حفاظت از وی را برعهده دارند. | |
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، "میکی روزنفلد" سخنگوی پلیس رژیم اسرائیل روز یکشنبه در جمع خبرنگاران گفت: بیش از 10 هزار و 500 مامور پلیس و نیروهای امنیتی مسئولیت محافظت از رئیس جمهوری آمریکا را برعهده دارند. این تعداد معادل بیش از یک سوم کل نیروی پلیس این رژیم است. وی افزود: شدت تدابیر امنیتی بحدی است که کسی قادر به نزدیک شدن به بوش نخواهد بود. براساس این گزارش، خیابان های اطراف هتل محل اقامت بوش در بیت المقدس تخلیه خواهد شد و این شهر برای چند روز شاهد ترافیک شدید خودروها خواهد بود. بنا به گفته مقامات صهیونیست، تک تیراندازها، سگ های بمب یاب و نگهبانان شخصی سازمان امنیت داخلی رژیم اسرائیل موسوم به "شین بت" بخشی از نیروهای امنیتی مسئول مراقبت از امنیت کاروان بوش خواهند بود. همچنین برخی مقامات که خواستند نامشان فاش نشود، گفتند: پرواز هواپیماها از مبدا و یا مقصد فرودگاه بین المللی "بن گوریون" به هنگام فرود هواپیمای حامل بوش به حال تعلیق درمی آید و رئیس جمهوری آمریکا توسط یک فروند بالگرد به بیت المقدس منتقل خواهد شد. بوش نخستین رئیس جمهوری آمریکا پس از "بیل کلینتون" است که از بیت المقدس دیدار می کند. این درحالی است که امروز یک آمریکایی وابسته به شبکه القاعده در پیامی صوتی در شبکه اینترنت از فعالان مرتبط با این شبکه خواست تا از رئیس جمهوری آمریکا در سفر دوره ای وی به خاورمیانه با بمب و خودروهای بمب گذاری شده استقبال کنند. رئیس جمهوری آمریکا قرار است هشتم ژانویه در چارچوب سفر دوره ای به خاورمیانه به فلسطین اشغالی و مناطق خودگردان فلسطین سفر کرده و نشست هایی را با سران رژیم اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین برگزار کند. | |